سفارش تبلیغ
صبا ویژن

[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]

 
 
سلامی و پیامی - معلمی هنر است

i سلامی و پیامی

یکشنبه 85/8/14 ساعت 7:21 صبح

 

به نام خداوند هستی بخش

گروه آموزشی فلاور جان با هدف تقویت فناوری یاد دهی یادگیری تلاش می کند از طریق این وبلاگ اطلاعات تدریس ، مدیریت کلاس داری و ... را در اختیار علاقه مندان و همکاران فرهنگی قرار داهد .

مطمئن هستیم که نظرات سازنده خوانندگان می تواند در پیشبرداهداف گروه مارا یاری سازد . این وبلاگ به صورت گروهی توسط سرگرو های آموزشی پایه های اول ، دوم ، و سوم ابتدایی شهرستان فلاورجان تنظیم می گردد.

مسئول تکنولوژی آموزشی : آقای ابراهیم فلاحی

پایه اول : آقای شرف نژاد ...خانم آذر نوش

پایه دوم :آقای بهمن رضایی 

پایه سوم :آقای مسافر ... و خانم منصوری

اولین پست را با نامه ی یک دانش آموز به معلم شروع می کنیم :

     نامه یک دانش آموز به یک  معلم بازنشسته از بندر امام خمینی (پس از 18 سال دوری از معلمش )

امروز روز رهایی من از دام نادانی است . امروز بهارترین روز وجود من است و تو ای منجی ، ای رهاکننده از بندهای جهل ، چه خوش پروازم دادی  تا در آسمان مهر تو پر بگیرم تا آنچه را به من می آموزی ،فرا بگیرم .ای ستاره روشن امید ،مولایم علی فرموده هرکس کلمه ای به من بیاموزد مرا بنده خویش کرده است پس امروز که به حریم با صفای کلاس ، همان میعادگاه عشق پامی نهیم ، دوست دارم با تمام وجودم فریاد بزنم که تورا در کنارتخته ی سبز یادها می بینم و شمع وجودت را روشنی بخش جانم می یابم .

پس مرا منت استاد بود.................که به تعلیم من استاد ، استاد

هرچه می دانست آموخت مرا .......غیر یک نکته که ناگفته نهاد

قدر استاد نکو دانستن ............حیف استاد به من یاد نداد

(نویسنده نامه درحال حاضر دانشجوی تربیت معلم است و در دوران کودکی زمانی که پدر و مادرش را از دست داده بود توسط معلم کلاس اولش توانس روحیه ی خود را به دست آورده و به زندگی رو ی آورد و بعد از سالیان سال از معلمش تشکر کند )


نوشته شده توسط: سلیمان مسافر

نوشته های دیگران ()


i ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

 سلام وبدرود
[عناوین آرشیوشده]


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
178804

:: بازدیدهای امروز ::
3


:: بازدیدهای دیروز ::
12


:: درباره خودم ::

سلامی و پیامی - معلمی هنر است

:: لینک به وبلاگ ::

سلامی و پیامی - معلمی هنر است

:: پیوندهای روزانه ::

کانون پرورشی کودکان و نوجوانان [246]
کودکانه [135]
سایت آموزشی تبیان [244]
یک دوست هنرمند [136]
خلوت خیال [256]
خلوت خیال [199]
[آرشیو(6)]


::فهرست موضوعی یادداشت ها ::

آموزش[35] .

:: آرشیو ::

سلامی و...
سؤال مسابقه مجمع عمومی
مطالعه
شیوه های تدریس
خواب زمستانی و مهاجرت پرندگان
کنکاش درکتاب
بهار 1386
زمستان 1385

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو

:: خبرنامه ::